پیامدهای مصرف علف کش ها

پیامدهای مصرف علف کش ها:
علفکش ها یکی از ابزارها برای کنترل علفهای هرز هستند،
ولی به دلیل درجه تاثیرگذاری علفکشها، بیشتر کشاورزان، مدیران مزرعه و برخی کارشناسان انتظار دارند
همه مشکلات مربوط به علفهای هرز را با استفاده از علفکشها بر طرف نمایند.
که باعث بالا رفتن هزینه کنترل میشود.
استفاده بیش از حد بر علفکشها سبب نادیده گرفتن سایر روشهای مبارزه با علفهای هرز نظیر:
پیشگیری، بهداشت زراعی، شخم، رقابت گیاهان زراعی، تناوب زراعی و … میشود
که هریک میتوانند در کاهش جمعیت علفهای هرز و کنترل آنها موثر باشند.
مشکلات ناشی از پیامدهای مصرف علف کش ها :
1. آسیب زدن به سلامت انسان:
مهمترین اثر سوء علفکشها سرطانزایی آنهاست.
علفکشهای سرطان زا با مکانیسمهای گوناگونی مانند:
اثرات سمی بر ژنها، تحریک تومور، تغییر فعالیتهای هورمونی و اثرات مخرب بر دستگاه ایمنی بدن، احتمال ابتلا به سرطان را افزایش میدهند.
از علفکشهای شناخته شده و مورد مصرف در مازندران میتوان به توفوردی و تریفلورالین اشاره کرد
که مشکوک به سرطان زایی در انسان هستند.
از سویی دیگر گلایفوسیت با نام تجاری رانداپ از جمله پرفروشترین علفکشهایی است
که تحقیقات گذشته و کنونی تاکید بر افزایش خطر بیماری لنفوم غیر هود جکینی ( نوعی سرطان لنفاوی) بر اثر اتماس با آن را دارد.
و یا علفکش پاراکوات (با نام تجاری گراماکسون) از جمله علفکشهای بسیار خطرناکی است
که تلاشهای بسیاری برای ممنوعیت آن در کشورهای مختلف در جریان است.
این علفکش از طریق بلع یا جذب پوستی، مسمومیت حاد شدید ایجاد می کند
به طوری که 17 میلیگرم در هر کیلوگرم آن انسان را می کشد.
مرگ در پی آسیب به سیستم تنفسی اتفاق می افتد و این عوارض ممکن است چند روز تا چند ماه بعد از تماس حادث شود.
پیدایش عیوب ژنتیکی در میان نوزادان ویتنامی بر اثر استفاده از علفکشها(توفوردی و توفورتی) در جنگ ویتنام
2. آلوده ساختن محیطهای طبیعی و آبهای زیرزمینی:
آبهای زیرزمینی برای مقاصد مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
برای مثال آب آشامیدنی بیش از 90 درصد شهرها و در حدود 40 درصد نیاز بخش کشاورزی به آب در سراسر جهان از منابع آب زیرزمینی تامین میشود.
بنابراین کیفیت آب زیرزمینی موضوعی قابل تامل است.
انتقال آلودگی به خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آفتکش، روش و زمان کاربرد آن، شرایط آب و هوایی و خصوصیات زمین بستگی دارد.
آفتکشهایی که باعث آلودگی آبهای زیرزمینی میشوند ظرفیت جذب آنها پایین، پایداری آنها بسیار طولانی و حلالیت آنها بالاست (علفکشهایی مثل توفوردی).
خصوصیات خاک و نفوذپذیری آن نیز؛ بر انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی موثر است.
برای نمونه در خاکهای دارای ترکها و شکافهای بسیار، انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی با سرعت بیشتری صورت میگیرد.
از سویی دیگر امروزه یکی از معیارهای کشورهای پیشرفته میزان نفوذ علفکشها از سطح خاک به منابع آبهای زیرزمینی است؛
از این رو مصرف برخی از علفکشها که به سهولت به درون خاک نفوذ میکنند
نظیر کلوپیرالید با تجاری لونترل که در ایران برای کنترل علفهای هرز برگپهن در زراعتهای کلزا و چغندر به ثبت رسیده است؛
در برخی از کشورهای اروپایی ممنوع شده است.
در ایران بررسی دقیقی در این زمینه صورت نگرفته ولی احتمال وجود آفتکش از جمله:
علفکشها در آبهای زیرزمینی و به طور فصلی در آبهای جاری مناطق شمال کشور و استان خوزستان زیاد است.
3. باقیمانده علفکشها در خاک و بروز اثرات نامطلوب آن بر کشتهای بعدی در تناوب:
برخی از علفکشها برای هفتهها، ماهها و سالها در خاک فعال باقی میمانند.
اگر چه این خصوصیت در کنترل طولانی مدت علفهای هرز مطلوب است؛
اما دوام یا ماندگاری بیش از حد علفکش در خاک موجب آسیب به گیاهان زراعی و علوفه ایی کاشته شده در سالهای بعد میشود.
آسیبهای ناشی از علفکشها اغلب با خسارت ناشی از قارچها، باکتریها، عوامل ویروسی، نماتدها، کمبود یا زیادی عناصر غذایی، حشرات، خاک( برای مثال رطوبت زیاد) و شرایط آب و هوایی نامناسب اشتباه گرفته میشود.
این مساله به خصوص در کشور ما حائز اهمیت است.
زیرا شرایط خاکهای ما به صورتی است که علفکشها در آن دوام زیادیخواهند داشت (از جمله خشکی، پایین بودن مواد آلی، هوای سرد زمستانی و کمی یا فقدان ریزجانداران).
علفکشهایی مانند تریفلورالین ( با نام تجاری ترفلان)؛
سولفوسولفورون (با نام تجاری آپیروس)،
ایمازامتابنز (با نام تجاری آسرت)و… که در ایران به ثبت رسیده اند، با همان مقدار توصیه شده، احتمال ماندگاری تا 9 ماه یا بیشتر را در خاک دارند.
در این ارتباط گزارش شده است باقی مانده علف کش تریفلورالین در پنبه، منجر به کاهش محصول گندم در کشت بعدی می شود.
از علفکشهای مورد مصرف در مازندران می توان به توفوردی (پهن برگکش مزارع غلاتی نظیر برنج، گندم) و کلوپیرالید (پهن برگ کش مزرعه کلزا) اشاره کرد که دارای اثرات باقیمانده هستند.
4. برهم زدن تنوع زیستی:
مصرف علفکشها میتواند با اثراتی که بر پوشش جانوری و گیاهی منطقه میگذارد باعث بر هم زدن تنوع زیستی شوند.
علفکشها بر تنوع و تراکم ریزموجودات در خاک نیز موثر است.
برخی از علفکشها مانند بوتاکلر( با نام تجاری ماچتی) برای آبزیان زیان آور است.
برخی دیگر از علفکشها به اندازه حشرهکشها سمی هستند
مثل پاراکوآت این قبیل علفکشها میتوانند زنجیره غذایی را در یک بوم نظام برهم زده و موجب کم شدن برخی گونهها و طغیان یا هجوم گونههای دیگر شوند.
از بین رفتن یک گونه گیاهی توسط یک علفکش؛
علاوه بر اثری که بر پوشش گیاهی دارد، بر روی جانور مرتبط با گونه گیاهی از بین رفته نیز؛ موثر است.
5. تغییر ترکیب جمعیت گونههای علفهای هرز:
هر علفکشی که مورد استفاده قرار میگیرد موجب از بین رفتن برخی از علفهای هرز شده و تعدادی نیز تحت تاثیر قرار نمیگیرند.
مصرف مستمر یک علفکش در یک محصول، موجب کاهش جمعیت علفهای هرز حساس میشود
و فرصت را برای ازدیاد و غالبیت علفهای هرز دیگر فراهم میآورد.
مثال در مزارع گندم مازندران تا قبل از دهه 1340، علفهای هرز پهن برگی مثل خردل وحشی و شلمی مساله ساز بود.
با رواج مصرف پهن برگ کشها، به خصوص توفوردی، جمعیت این گونه علفهای هرز کم شده و صحنه برای توسعه علفهای هرزی نظیر یولاف وحشی خالی شده است.
از اوایل دهه 1350، مصرف باریک برگکشهای اختصاصی برای مبارزه با یولاف رواج یافت.
ولی این علفکشها اثری بر روی علفهرز خونی واش نداشت.
و پس از زمان کوتاهی این علفهرز اهمیت یافت و امروزه علفکشهایی در مزارع گندم مازندران کارایی دارند که بتوانند این علفهرز را کنترل نمایند.
6. بروز مقاومت در علفهای هرز نسبت به علفکشها :
مقاومت علفهای هرز نسبت به علفکشها به صورت تصاعدی رو به افزایش است.
و حتی علفکشی مانند گلایفوسیت که از مطمئنترین علفکشها از نظر بروز مقاومت محسوب میشود نیز تا سال 2008 سیزده گونه علف هرز به آن مقاوم شده اند.
مصرف بی رویه علفکشها، بروز مشکلات ناشی از کاربرد این سموم
در سال های اخیر و از سویی اجتناب ناپذیر بودن مصرف این سموم در مزارع و باغات؛
باعث اتخاذ استراتژی جدیدی در استفاده از علفکشها در دنیا شده است.
در این استراتژی؛ هنوز علفکشها یکی از اجزای مهم مدیریت علفهای هرز هستند.
اما تلاش میشود با استفاده از روشهایی مانند:
کاهش مصرف علفکش،
ارزیابی مخاطرات زیست محیطی
انتخاب علفکشهای کم خطر،
استفاده از گیاهان زراعی مقاوم به علفکشهای کمخطرتر،
استفاده از روشهای تلفیقی
استفاده بیشتر از علفکشهای مخلوط،
مقدار مصرف و پیامدهای زیست محیطی منفی علفکشها کاهش یابد.
در ایران مقدار مصرف علفکشها و سطح مبارزه شیمیایی با علفهای هرز رو به افزایش است.
اگر این روند ادامه داشته باشد در سال های آینده با مشکلات زیست محیطی و مدیریتی مختلفی روبرو خواهیم بود.